Tuesday, June 10, 2008

درباره‌ی قوم‌های ایرانی

سه‌شنبه ۲۱/خرداد/۱۳۸۷ - ۱۰/جون/۲۰۰۸

گفتگوی جالبی را خواندم از آقای «احسان هوشمند»، دانشور کُرد ایرانی، درباره‌ی بحث قوم‌های ایرانی. تاریخ گفتگو ۳/نوامبر/۲۰۰۷ برابر ۱۲/آبان/۱۳۸۶.

این هم بخش‌های کوتاهی از آن.

به عنوان این که مثلا‌ فرض کنید قومی به نام قوم فارس در ایران هست محل تردید است و این هم از آن خطاهایی است که برخی از کسانی که درگیر مطالعات قومی هستند متاسفانه به آن توجه نکرده‌اند. ما در ایران قومی به نام قوم فارس نداریم و زبان فارسی نمادی از تعامل تاریخی ایرانیان و زبان همهء اقوام ایرانی است نه زبان یک قوم به نام فارس.

اقوام ایرانی گروه‌هایی هستند كه در عین اشتراکات عمیق فرهنگی با ديگر ساکنان اين سرزمین، اسطوره‌های مشترک، آداب، رسوم، سنن، تاریخ مشترک، سرگذشت مشترک، منافع مشترک، در كنار آن گاه از ويژگی‌های زبانی و البته گاه هم از ويژگی‌های مذهبی خاص خودشان برخوردارند. ... پس لزوما هويت قومی را تنها نبايد با زبان تعريف كرد؛ هويت را با زبان، مذهب و با گذشتهء طولانی مشترک، تاريخ، سرنوشت و درد‌ها و شادی‌ها و رنج‌ها و جشن‌ها و به هر حال نماد‌ها و نهاد‌های متعدد اجتماعی فرهنگی مشترک بايد تعريف كرد.

در فرهنگ ایرانی لا‌اقل در فرهنگ متاخر ایرانی مفهوم قومیت نشان‌دهندهء نزدیکی است. بر خلا‌ف آنچه در فرهنگ غربی گفتيم قومیت يادآور جدایی و فاصله، تنفر، گروه‌های كافر، گروه‌های غيرخودی و مهاجر است. ما الا‌ن هم می‌بینیم كسی كه فوت می‌کند در پايان اطلا‌عيهء ترحيم گفته می‌شود از تمامی کسان و خويشان و اقوام تشكر می‌کنيم يا کسان و خویشان و اقوام آن فرد دارند پیام تسلیت يا فراخوان برای مجلس ترحیم را اعلا‌م می‌کنند. طبيعتا در تبارشناسی مفهوم قومیت در ادبیات ایرانی بار مثبت معنایی آن كاملا‌ مشهود است و نزدیکی و پيوند را نشان می‌دهد بر خلا‌ف آنچه در فرهنگ غرب دوری، فاصله‌، جدایی را به تصوير می‌کشد.

برای اولین بار بحث سیاسی‌شدن اقوام برمی‌گردد به گفتمان مارکسیست‌های ايران. کمونیست‌های ايران تحت تاثیر گفتمان لنینی-ماركسی كه صحبت از حقوق خلق‌ها به میان می‌آيد، تحت تاثیر گفتمان ماركسیسم، تعريف‌هایی را ارائه می‌کنند...
اما امروز خوشبختانه با باز شدن درهای آرشیو‌های حزب کمونيست شوروی در باكو و مسکو و همچنین بریتانیا، ایالا‌ت متحده و امثال آن، كم‌كم به صراحت و روشنی می‌توان نه تنها رد پا بلكه دخالت آشكار و روشن عناصر خارجی را هم در اينجا ديد.
در این اسناد كاملا‌ مشاهده می‌شود كه نیرو‌های شوروی دو هدف را تعقيب می‌كردند: 1- الحاق آذربایجان و بخشی از مناطق كردنشین ایران و آذربایجان به شوروی 2- در مرحلهء بعد از سال ۱۳23 به بعد اگر الحاق دست نیافتنی يا غیرممکن است حداقل به دست گرفتن امتیاز نفت شمال. در اين خصوص حزب توده وارد عمل می‌شود.

خواندن تمام آن را به شما هم توصیه می‌کنم.

0 نظر: